رونیکارونیکا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

رونیکای ریزه میزه ببین چقدر عزیزه

آهای آهای خبردار

1396/7/15 14:36
نویسنده : مامان تهمینه
170 بازدید
اشتراک گذاری

اون روز رفته بودم دانشگاه، برف میومد، خیلییی هواقشنگ بود، بعد از این که کارم تموم شد، میخواستم برم شرکت ک گفتم از فضای قشنگ استفاده کنم و عکس بگیرم، و همون شد اولین عکس مادر و دختر دردونش. عصر همون روز بود ک متوجه شدم ی دونه قد نخود توی دلمه. حس و حال عجیبی بود، زنگ زدم به بابایی و گفتم زودی بیا خونه، بابا که از همه جا بی خبر بود، نگران شد و زودی اومد، فرداش هم رفتیم ازمایشگاه و از وجود دردونه خانم مطمئن شدیم، بعدش هم رفتیم شیراز. مامانی چشمت روز بد نبینه ماشین توراه خراب شد و ماشین رو گذاشتیم تعمیرگاه و با مترو برگشتیم و فردا با همون ماشین رفتیم. خیلی قوی بودی و تو روزایی ک کمی سخت بود و تو شرایط سخت، خم به ابروت نیاوردی و مامانی رو همراهی کردی. من به داشتن دختر قوی مثل شما افتخار میکنم رونیکا بانوی من.
آذرماه 1394
آغاز روزهای نو
 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)